ترجمه اسباب نزول

ترجمه اسباب نزول

عليرضا ذكاوتي قراگزلو

... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً...

ترجمه:

امروز است كه ديگر كفار از ضديت با دين شما مايوس شدند، ديگر از آنها نترسيد، و تنها از من بترسيد امروز است كه دين شما را تكميل كردم، و نعمت خود بر شما تمام نمودم، و امروز است كه دين اسلام را براى شما پسنديدم‏.

 

تفسیر:

وقتى سال بعد به مكه رفتند صداى لبيك گفتن حجاج يمامه به پيغمبر (ص) رسيد، فرمود

خطيم و يارانش هستند، و يك قربانى از گله مدينه آورده بودند. مسلمانان خواستند بگيرندش، آيه آمد كه حرمت شعائر به نام خدا را رعايت كنيد و لو از غير مسلمان باشد.

زيد بن اسلم گويد: موقعى كه پيغمبر (ص) و اصحابش در حديبيه بودند و مشركان از رفتن به مكه مانع‏شان شدند، اين بر اصحاب گران آمد و در آن حال جمعى از مشركين به قصد عمره مى‏رفتند بر ايشان گذشتند. مسلمين گفتند: همچنان كه همكيشان اينان بر ما راه بستند، ما نيز راه اينان را مى‏گيريم. آيه مورد بحث آمد.

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... (آيه 3). اين آيه روز جمعه، بعد از ظهر روز عرفه در حجة الوداع سال دهم هجرت نازل شد و پيغمبر (ص) سوار بر ناقه عضباء (- گوش شكافته) بود.

عبد الرحمن بن حمدان با اسناد از طارق بن شهاب روايت مى‏كند كه مردى يهودى نزد عمر آمد و گفت يا امير المؤمنين شما مسلمانان آيه‏اى در كتابتان مى‏خوانيد كه اگر بر ما نازل شده بود آن روز را عيد مى‏گرفتيم. عمر پرسيد آن آيه كدام است؟ گفت: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... عمر پاسخ داد به خدا من روز و ساعت نزول آن را هم مى‏دانم. غروب روز عرفه بود، آن روز كه عرفه به جمعه افتاد. بخارى و مسلم نيز اين روايت را به طريق ديگر آورده‏اند.

حاكم ابو عبد الرحمن شادياخى با اسناد از عباد بن عمار روايت مى‏كند كه ابن عباس آيه بالا را قرائت كرد، و يك يهودى كه آنجا بود گفت: اگر اين آيه بر ما نازل شده بود روز نزول آن را عيد قرار مى‏داديم. ابن عباس پاسخ داد: اتفاقا اين آيه در يك عيد توأمان نازل شد، جمعه و عرفه با هم <<1>>...

 

پی نوشت:

(1) مترجم گويد قسمت مورد بحث آيه، بنابر اخبار متعدد و اتفاق شيعيان در غدير خم نازل شده و مربوط به جانشينى على بن ابى طالب عليه السلام است (از جمله ر. ك.: نمونه بنيات دكتر محمد باقر محقق ص ص271-267). 

نكته‏اى كه به چشم مى‏خورد حكم تحريم بعضى خوردنى‏ها، و تجويز به هنگام اضطرار در اين آيه هست، كه صدر و ذيل آيه با قسمت ميانى آن ظاهرا وحدت موضوع ندارد