روايت «انما مثل اهل بيتي فيكم كسفينة نوح في قومه ...» به جهت ضعف سند و ضعف متن و مجهول بودن روات آن، روايتي مطرود است و نمي‏توان به آن استناد كرد.

جواب اجمالي:
اولًا: حديث سفينة نوح در سنجش با آيات قرآن و احاديث نبوي، از متن و محتواي عالي برخوردار است.
ثانياً: اين حديث از لحاظ سند، از طرق مختلف نقل شده است و راويان آن از صحابة پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده‏اند.
ثالثاً: از لحاظ روات متروك نبوده بلكه، مورد وثوق و اطمينان مي‏ باشد و پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص بعضي در آن روايت توثيق خاص فرموده ‏اند.
جواب تفصيلي:
اين روايت از 3 جهت مورد اشكال واقع شده است «اول: ضعف متن، دوم: ضعف سند، سوم: مجهول بودن روات آن.» اينك به بررسي يك يك اين اشكالات مي پردازيم.
اوّل: ضعف متن اين روايت: هر مسلماني كه اعتقاد راسخ به هدايتگري قرآن داشته باشد، هنگام بررسي و تفكر در روايات، در مرحله اوّل، آنها را با ميزان قرآن مي ‏سنجد، تا از هرگونه تشويش اذهان و سردرگمي به دور بماند. آنچه محتواي اين روايت به مخاطب خويش عرضه مي‏ كند، مصداق و مفهوم آيات قرآن است كه خداوند در خصوص اهل بيت (علیهم السلام) نازل فرموده است. از جمله آياتي كه مي‏ توان معيار و ميزان براي اين روايت قرار دارد، آية تطهير است: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيراً»1 كه به تصريح علماي اهل سنت، در شأن و منزلت اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است و خداوند در اين آية مباركه اهل بيت (عليهم السلام) را از هرگونه رجس و پليدي به دور مي‏ داند و تواتر اين آيه كه در باب فضايل اهل بيت نازل شده است، به حدّي است كه اكثر علماي بزرگ اهل سنت به آن اشاره مي‏ كنند2. در مرحلة دوم، اينگونه روايات با ميزان روايات قابل استناد سنجيده مي‏ شوند و از جمله رواياتي كه حديث سفينه را مي‏توان با آن سنجيد، حديث ثقلين است كه صحت و درستي آن نزد اكثر علماي اهل سنت به اثبات رسيده است چرا كه كسي نم ي‏تواند در سند و متن و سلسلة روات آن خدشه‏ اي وارد كند و تواتر اين حديث و تعدّد راويان آن، ما را از هرگونه ابهام به دور نگاه مي‏ دارد. پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اين حديث، اهل بيت خويش را در رديف قرآن قرار مي‏دهد وهمانگونه كه قرآن را كتابي از سوي خدا براي هدايت جامعه و مردم معرفي كرده، اهل بيت خويش را به عنوان عِدل و ثقل ديگر اين ميزان هدايت مي‏ داند و مي ‏فرمايد: «اني تارك فيكم الثقلين او خليفتين كتاب الله، حبل ممدود ما بين السماء و الارض و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتّي يردا عليّ الحوض»3 يعني: «من از ميان شما مي روم و دو بار گران سنگ يا دو جانشين در ميان شما مي‏گذارم، يكي كتاب خدا است كه ريسماني است، ميان زمين و آسمان و ديگري عترت و اهل بيت من است و اين دو از هم جدا نمي‏شوند تا (در روز قيامت) نزد حوض كوثر بر من وارد شوند.»
و روايات ديگري كه در شأن و منزلت اهل بيت آمده است، مثل: «اهل بيتي أمان امتي ...4» كه وضوح متن روايت سفينه را روشن مي‏سازد.
دوم: ضعف سند اين روايت: اين روايت از لحاظ سند بنابر آنچه علماي اهل سنت نقل كرده‏اند، از صحابه مختلف پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است كه، در اينجا به برخي از ايشان اشاره مي‏ كنيم: 1- حاكم در مستدرك الصحيحين به سند خود از حنش الكتاني از اباذر نقل مي‏ كند و مي‏ گويد: (حاكم نيشابوري) اين حديث نزد مسلم هم صحيح است.5»
2- أبي نعيم در حلية الاولياء به سند خود از سعيد بن جبير از ابن عباس6 3- هيثمي در مجمع الزوائد از عبد الله بن الزبير7. 4- خطيب بغدادي در تاريخ بغداد به سند خود از انس بن مالك8 . 5- سيوطي در الدر المنثور در ذيل آيه 58 سورة بقره، از ابن ابي شيبه از علي بن ابي ‏طالب 96- متقي هندي در كنز العمال از عباد بن عبدالله الأسدي از علي بن ابي طالب(علیه السلام)10 هيثمي در مجمع الزوائد از ابي سعيد الخدري11.
پس اين تواتر طريق و سند روايت و تعدد راويان، هرگونه شبهه را از ذهن بيرون مي‏ كند.
سوم: مجهول بودن روات اين روايت: آنچه مسلم است، روايتي مجهول است كه روات آن قابل استناد نبوده و نزد علماي رجال و حديث شناخته شده و معروف نباشند، يا اگر معروف نزد ايشان باشند، از صحابة نزديك كه ده ها و صدها روايت ديگر را نيز نقل كرده ‏اند، نباشند؛ در حالي كه روات اين حديث شريف، همه از اصحاب نزديك پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بعض از آنها مثل علي بن ابي‏طالب (علیه السلام) و ابن عباس و ... از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مورد وثوق آن حضرت مي‏ باشند و پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جاي ديگر از آنها بسيار نيكو تكريم و تعظيم مي‏ كند و آنها را بزرگ مي ‏شمرد؛ مثل اينكه در مورد علي بن ابي‏طالب مي‏ فرمايد: «علي مع الحق و الحق مع علي»12 و «علي مع القرآن و القرآن مع علي»13.

پس اين روايت نه تنها از لحاظ متن، سند و روات ضعيف نيست، بلكه داراي مرتبه ‏اي عالي است و از شمار روايات متواتره است. اگر كسي بگويد با تمام اين مطالب گفته شده، در بعضي از طرق، راويان اين روايت مورد خدشه هستند، در پاسخ مي‏ گوييم، تواتر اين روايت جبران كنندة ضعف سند مي‏ گردد و آن را در شمار روايات قويّه قرار مي‏ دهد.
براي مطالعه بيشتر مي‏توان به كتابهاي «سبيل النجاه تتمه المراجعات» نوشتة شيخ حسين الراضي، صفحات 23 و 24، و «دروس في فقه الاماميه» نوشتة دكتر شيخ عبدالهادي فضلي حجازي، چاپ بيروت، 1402 ه-. ق، نشر مؤسسه ام القري، قم ج 1، صفحات 176 تا 181 كه بيش از 70 مدرك براي اثبات اين موضوع ذكر كرده است. مراجعه نمود.

  • 1. سورة احزاب، آية 33.
  • 2. صحيح مسلم، كتاب فضايل الصحابه، باب فضائل اهل بيت، مطبعة بولاق، سال 1290 ه-. ق، صحيح ترمذي، مطبعه بولاق، ج 2، ص 209 و 319. مسند احمد بن حنبل، مطبعة ميمنية مصر، سال 1313، ه-. ق، ج 1 ص 330.
  • 3. صحيح مسلم، كتاب فضايل الصحابه، باب من فضايل علي بن ابي‏طالب ، مطبعة بولاق، سال 1290 ه-. ق. صحيح ترمذي، همان مأخذ، ج 2، ص 30 8. مسند احمد بن حنبل، همان مأخذ، ج 3، ص 17، و ج 4 ص 371 و ج 5 و 181. ابي نعيم، حليه الاولياء، مطبعه سعادت مصر، سال 1351 ه-. ق، ج 1، ص 355، و ج 9، ص 64.
  • 4. حاكم، مستدرك الصحيحين، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامية حيدر آباد دكن، ج 3، ص 149 و 458.
  • 5. حاكم، مستدرك الصحيحين، همان مأخذ، ج 2، ص 343.
  • 6. ابي نعيم، حليه الاولياء، همان مأخذ، ج 4، ص 306.
  • 7. هيثمي، مجمع الزوايد، مكتبة قدسي، سال 1352 ه-. ق، ج 2، ص 168.
  • 8. خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، مطبعة سعادت، مصر، ج 12، ص 19.
  • 9. سيوطي، الدر المنثور، مطبعة ميمينة مصر، سال 1314 ه-. ق، ذيل آيه 58 سورة بقره.
  • 10. متقي هندي، كنزالعمال، مطبعه دايره المعارف حيدر آباد دكن، سال 1312 ه-. ق، ج 1، ص 250، و ج 6، ص 216.
  • 11. هيثمي، همان مأخذ، ج 9، ص 168.
  • 12. خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، همان مأخذ، ج 14، ص 321. هيثمي، مجمع الزوايد، همان مأخذ، ج 7، ص 235.
  • 13. حاكم، مستدرك الصحيحين، همان مأخذ، ج 3، ص 124. ابن حجر هيثمي، مجمع الزوايد، همان مأخذ، ج 9، ص 134. و ابن حجر هيثمي در صواعق المحرقة، مطبعه ميمنية مصر، ص 75.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 114