مجموعه مقالات

اما الفصاحة فهو (على عليه السلام) امام الفصحاء و سيد البلغاء و عن كلامه قيل دون كلام الخالق و فوق كلام المخلوقين. (ابن ابى الحديد) نطق آدمى از نظر علم منطق فصل مميز انسان از حيوانات ديگر است كه خداوند بحكمت ‏بالغه خويش آنرا وسيله امتياز او قرار داده است چنانكه فرمايد:خلق الانسان علمه البيان (1) .
اذا جادت الدنيا عليك فجد بها على الناس طرا انها تتقلب فلا الجود يفنيها اذا هى اقبلت و لا البخل يبقيها اذا هى تذهب (على عليه السلام) سخاوت از طبع كريم خيزد و محبت و جاذبه را ميان افراد اجتماع برقرار ميسازد،شخص سخى هر عيبى داشته باشد در انظار عموم مورد محبت است.
بخشى از تكامل و ارزش‏هاى انسان،بستگى به تحمل مشكلات و انواع فشارها دارد،كه پايدارى و ثبات قدم را در پى داشته باشد،و بدون آن ارزش واقعى او معلوم نمى‏گردد. و به همين جهت است كه پروردگار عالم در برابر خوشيها و لذت‏ها و روزهاى شادى و رفاه،متقابلا ايام حزن و اندوه و انواع گرفتارى‏ها و دردها را مقدر داشته،تا انسان‏هاى وارسته و شايسته را،از عنصرهاى وامانده و درمانده متمايز ساخته،و براى آنان بباوراند كه اشخاص صبور و مقاوم،با افراد زبون و ناتوان از زمين تا آسمان فرق دارد.
شجاعت از اوصاف پسنديده انسان است كه بين ترس و تهور قرار دارد.ترس حذر بى جا و گريز از مسؤوليت و خطر است كه انسان ضعيف النفس به آن گرفتار مى‏ باشد.تهور رعايت مسائل امنيتى نكردن و بى باكانه خود را به خطر افكندن است.همان‏گونه كه ترس بى ‏جا انسان را زمين گير نموده و باعث مى ‏شود كه از تعالى و رشد محروم بماند.تهور نيز موجب نابودى و هدر رفتن نيرو و جان و مال بدون نتيجه مطلوب مى‏ گردد.
ان ههنا لعلما جما (على عليه السلام) در مورد علم امام و پيغمبر عقايد مردم مختلف است گروهى معتقدند كه علم آنان محدود بوده و در اطراف مسائل شرعيه دور ميزند و جز خدا كسى از امور غيبى آگاه نميباشد زيرا آياتى در قرآن وجود دارد كه مؤيد اين مطلب است من جمله خداوند فرمايد: و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو)
لم اعبد ربا لم اره.(على عليه السلام) حقيقت عبادت تعظيم و طاعت‏خدا و چشم پوشى از غير اوست،بزرگترين فضيلت نفس ستايش مقام الوهيت و تقرب جستن بساحت قدس ربوبى است،عبادت اگر با شرايط خاص خود انجام شود مقام بسيار بزرگ و افتخار آميزى است چنانكه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بوسيله كلمه عبد تجليل شده و قبل از عنوان رسالت عبوديت او قيد گرديده است:  
اشاراتی چند 1- بدون تردید موضوع غدیرخم از مهمترین نقطه های عطف در تاریخ رسالت پیامبر اکرم(ص) است. هر چند معرّفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان امام و خلیفه، بارها و به مناسبتهای مختلف حتی از نخستین سالهای بعثت از طرف پیامبر اکرم(ص) انجام یافته بود، امّا آنچه پیامبر(ص) در غدیرخم مأموریت انجام آن را داشت، جایگاهی بس عظیم و روشن دارد. اگر به موقعیت تاریخی این حادثه و روش ابلاغ و تأکید مجدد این مأموریت و جوانب آن عنایت شود، و اگر به حجم عظیمی از تاریخ و فرهنگ اسلامی که این واقعه درخشان به خود اختصاص داده نگریسته شود، به عظمت این نقطه عطف، بیشتر پی خواهیم برد.
پس حضرت فرمودند : " من پيش از شما در كنار حوض (كوثر) حاضر مي گردم و شما در كنار آن بر من وارد مي گرديد و عرض آن به اندازه فاصله ما بين بصری (شهری در حوالی شام ) و صنعا( شهری در يمن ) مي باشد. در آن قدحهاي به تعداد ستارگان، از جنس نقره است ؛ پس بنگريد كه پس از من چگونه درباره ثقلين (دوشيئ گرانبها) رفتار مي نمائيد". در اين هنگام فردی ندا داد كه " ثقلين چه هستند ای رسول خدا؟"
غدير در لغت به معناي آبريز و مسيل، و غدير خم در جغرافيا، نام محلي است كه به خاطر وجود بركه ای در اين محل، كه در آن آب باران جمع مي شده است، به اين نام (غديرخم) شهرت يافته است. غدير در4-3 كيلومتری جحفه واقع شده و جحفه در 64 كيلومتری مكه قرار دارد كه يكي از ميقاتهای پنجگانه مي باشد . در جحفه راه اهالي مصر، مدينه، عراق و شام از يكديگر جدا مي شود. غديرخم به علت وجود مقداری آب و چندين درخت كهنسال، محل توقف و استراحت كاروانيان واقع مي شده است اما داراي گرمائي طاقت فرسا و شديد مي باشد